جستجو
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: خطاب به نور عزیز چشم من، اشاره به نیامدن پست و نرسیدن نامه و نداشتن خبر از حال مخاطب، ولی با دیدن تلگراف استقرار وجه معطوفی او متوجه سلامتی و تردماغی او شده است؛ اشاره به معامله با فرخ خان درباره عباس آباد و دادن اطلاع به حاجی نظام الدوله درباره این معامله با پست و اینکه فرخ خان کمتر از شش هزار تومان نمیدهد؛ اشاره به رفتن معین الرعایا به عتبات و ناخوشی وی؛ خانم مایل است به فتح آباد برود و نویسنده خواسته درشکه زودتر برگردانده شود تا در تابستان از آن استفاده شود؛ و مخاطب بهتر است زودتر برگردد.
-
۲تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: ابراز نگرانی از بازگشت مخاطب به محل کارش درحالیکه کسالت و تب داشته، اینکه اگر حالش بهتر نشده مرخصی بگیرد و به خانه بیاید زیرا در غربت کسی نیست تا از او مراقبت کند؛ سرکار علیه از شدت نگرانی میخواسته با محرمی به شرفخانه برود که مانع شدند؛ از مخاطب خواسته خانواده را از حال خود مطلع کند؛ اشاره به آمدن جواد بد نهاد پس از رفتن او؛ اینکه خودش نیز بیمار شده؛ خبر بازگشت آقای سیف الله خان که به او سفارش شده اگر حال مخاطب مساعد نیست و ماندنش لزومی ندارد به او مرخصی داده شود؛ اشاره به دریافت حقوق ماه عقرب مخاطب و دادن آن به سرکار علیه؛ خبر سلامتی اهالی خانه؛ اینکه از ولایت...
-
۲تصویر
کارت تبریک نوروز
گزیده متن: «برادر با جان برابرم قربانت گردم، دو سال است به تبریز مراجعت نمودهاید، خدا لعنت کند مادر پدر سوخته اعظمالملوک را که [ناخوانا] را از من رنجاند. ولی بدانید که من هم تلافی نمودم هشت ماه است طلاق داده از خانه بیرون کردم و اگر چه مرا [ناخوانا] به خاک سیاه نشاند ولی فعلا نفسی براحت میکشم. خیال دارم که گرفتاریهایی که برای من یادگار گذاشته بلکه انشالله رفع نموده، افخم خان را با مادرش برداشته تبریز بیایم. عجالة بوسیله این کارت از دور روی ماهت را میبوسم. خواهش دارم عرض بندگی مرا خدمت حضرت علیه والده معظمه با تبریک عید [ناخوانا] نمایید. خدمت جناب دکتر تقی خان و همشیرههای عزیزم سلام مرا...
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۲۲ ق
محتوای نامه به شرح زیر است: ابراز نگرانی از بی خبری از زمان عزیمت مخاطب به طهران، به همین منظور تلگرافی آماده کرده بوده و در پاکت قرار داده تا به تلگرافخانه بفرستد که نامه مخاطب رسیده است؛ اظهار خوشحالی از سلامتی او و تبریک ورودش به طهران؛ مهمانی سفره شب جمعه گذشته، جای مخاطب خالی بوده است؛ فرستادن ماهی آزاد و زیتون و ماهی شور برای مخاطب؛ ابلاغ سلام علیه عالیه حاجیه خانم، والده نویسنده خانمجان، و نورچشمی نورالحاجیه؛ خودش سه شب است خواب او را می بیند و تنها آرزویش دیدار مجدد اوست؛ درباره شیوع بیماری در رشت؛ احوالپرسی از آقا محمد تقی؛ درباره اشاره مخاطب به تنها نرفتن جده خانم، پرسش نویسنده...
-
۲تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: در خصوص رسیدن پاکت توسط گماشته بیتالله همراه یک رأس بره که از کربلایی رجبعلی گرفته شده، برهها را به خانه آقای مقتدر فرستاده اما تقاضای چهار هزار هزینه علوفه و حمل کرده بودند؛ بصیر نظام هنوز بیست تومان را نرسانده است؛ منور و فاطمه با هم کنار نیامدند و منور به خانه پدرش رفته؛ به دلیل غصه خوردن اطفال نویسنده به نائب نوشته است که آنها را ببرد؛ فرستادن پاکت آقای وثوقالحکما و اقامت در حیاط آقا صادق کدخدا مرحوم؛ تاخیر در حصول درجات و پیگیری و عدم سکوت و درخواست از سرتیپ برای پیگیری قضیه؛ درخواست خواهر مخاطب از نویسنده برای خرید حیاطهای حاجی محمد عرب روبروی مسجد...
-
۲تصویر
نامه، ۱۳۳۲ ق
شامل اظهار خوشحالی از سلامتی مخاطب و نورچشمان، اشاره به گلایه صدیقه خانم در خصوص نفرستادن سهم وی، بنایی و مخارج آن، فرستادن پول یا برات برای مخاطب، سفارش خرید ذغال و کره، اظهار تاسف از گم شدن کیف بغلی مخاطب، درخواست فرستادن هر چه زودتر مرکب که بسیار به آن نیاز دارد، فرستادن مقداری البسه توسط خانواده آقای دبیرالسلطان، احوالپرسی از صفیه و بیوک خانم، حضرت علیه عالیه، معصومه خانم، حاجی علی اکبر، مشهدی ولی، کربلایی محمد، و حاجی حسن آقای خشکبار، اشاره به فرستادن پنج قطعه عکس، مأموریت پرداخت مواجب سربازان ساخلو اشنو، تعمیر حوض و خریدن ریسمان برای چاه، آذوقه آرد خانه، اجاره قریه زاویه و ورقه، سؤال...
-
۲تصویر
نامه به یوسف
درباره مقرری کمیسیون، ماندن یوسف در تهران و فرستادن اسبابها از خوی به تبریز، و سوء تفاهمی که در این زمینه پیش آمده بوده، توصیه به خرید قالی، قرض حسن خان، رفتن نظام الدوله به استرآباد و به دست آوردن اسناد شمس آباد، املاک شعاع السلطنه، منازعه صدیق حضرت با ممتازالدوله در خصوص سلوکی که با منقطعه [همسر صیغهای] او دارد، و گرفتاری ارامنه
-
۱تصویر
درباره رابطه خانم تاج و سید کریم، ۱۳۴۴ ق
نامه درباره سید کریم که بدون مجوز قانونی خانم تاج، دختر رضاخان شجاع لشکر و همسر میرزا حبیب الله منتخب دفتر، را با قرطاس جعلی مطلقه جلوه داده و شبانه از قصبه امیرآباد فراری داده از بیراهه به تبریز میبرد. پس از متظلم شدن میرزا حبیب الله، سید کریم از علاقجات خانم تاج مبلغی به دو نفر ملا نما داده مبلغی به مقامات دیگر میدهد و در مقابل دادن قریه نوده و قریه آلمان دشت، که متعلق به خانم تاج بوده، به شوهرش میرزا حبیب از او به قوه جبریه طلاق میگیرد. بعد معلوم می شود خانم تاج هر دو قریه را قبلاً به شخص دیگری فروخته بوده، همچنین خانم تاج چهار ماه قبل از طلاق غیر شرعی از سید کریم حامله به زنای محصنه...